مدتی بود که سردرد امانش را بریده بود. تا این که چند ماه پیش بعد از مراجعه به پزشک و آزمایش های مختلف، تومور مغزی اعلام شد. اوضاع عمه جوانم که 35 سال بیشتر ندارد روز به روز وخیم تر می شد و حاذق ترین اطباء هم از او قطع امید کردند. در نهایت هم گفتند تا شهریور بیشتر مهمان شما نیست و دیگر به دنبال معالجه نباشید و راحتش بگذارید. اوضاع خانواده به هم ریخته بود. کم کم خودمان را برای نبودنش آماده می کردیم تا این که او را نزد یکی از معروف ترین و حاذق ترین اطبای طب سنتی-اسلامی بردند و بعد از شروع دوره درمان، حال عمه جان رو به بهبودی رفت و اکنون نه تنها عمه را از دست ندادیم بلکه با برگشتن نور امید به قلب هایمان، روز به روز شاهد درمان و بهبودی اش هستیم.
پی نوشت اول: اللهم اشفع کل مرضانا
با موفقیت هایی که طب اسلامی-سنتی در معالجه سخت ترین بیماری ها کسب کرده، جا دارد که تجربه خودم را در اختیار بگذارم. و مهم تر آن که طب اسلامی به هیچ وجه بیمار را نا امید نمی کند و این مساله از هر دارویی برای بیمار حیاتی تر است. به امید آن که به لطف الله همه بیماران شفای عاجل بیابند.
پی نوشت دوم: کتاب خوب بخوانید
دختران آفتاب را بخوانید. تقریظی که رهبر عزیزمان بر آن نوشتند مجالی برای توضیح حقیر باقی نمی گذارد.
درباره این سایت